چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی شــــــــــــــــــــــــــــــــــــد اخر قسممممممممممممممم هات؟ مث من دستاشو میگیری میگی حس خوبی دارم ببینم اونم مث منه واست دل میسوزونه میدونم هرجا که باشی هرچی که بشه دستات تو دست هر کی که باشه یادم میوفتی باز به دنبالم میوفتی دوباره یادممیوفتی چطوری بی لیاقت دلم هواتو کرده ؟ تو نیستی و هوا چه سرده تو این روزا که تنهاییا قدم میزنه کر نبودنت همه چیرو بهم میزنه اووووووووووووووووووووووف!!! بدجور عاشقش شدم منو خور د کرد ازخودش عشق خودش دستامو دور کرد تنها خودش فهمید چه کاری با دلم کرد اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااه!!!!!!!!!!! -----★-----★-----★-----★-----★-----★-----★----- -----★-----★-----★-----★-----★-----★-----★-----♣ سهم من از بودن تو یه خاطرس همین و بس کابوس من ندیدن او بود و دیدنش دوســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت دارمممممممممممممممممممم خدای خوبم! به خوب بودنت، شک کردم منو ببخش... هَـربـآر میـخـوآهَــم بـه سَمتَتــــــــــــ بیـآیـَـــم .. یـآدم مـی اُفتَـــد کهــ .. " دل ـتَنـــگـی " .. بَهـآنـه ی ِ خـوبـی بَــرآی ِ تکــرآر ِ یکــــ اِشتبـــآه نیـستــــ. دلم تنگ است اما هنوز تو در آن جا می شوی ، چقدر ابعاد بودنت عجیب است ! تنهایی یعنی: کسی نباشه بهت بگه: ❤ دوستت دارم ❤ و بدون تو نمیتونم! تنهایی یعنی: خودت با خودت عاشقی کنی! خودت هم عاشق خودت باشی هم معشوق خودت! تنهای تنهایی یعنی: ی یعنی: خودت باشی و خودت! فقط خودت...
یـادَت بــآشــَــد : هرشـ ـَب اَز پـ ـُشتِ صـ ـَفحـ ـہ کـ ـوچَکـ ـ ـِ مـ ـ ـوبایـ ـ ـلـ زندگی بی تو، شوری ندارد بی تو جانم سروری ندارد چشم من بی تو نوری ندارد ای جمال تو نور و ضیایم .
حال این روزامو ببین شبا تا صبح بیدارم
یعنی دلت میاد کارایی که با من کردی
تو با اونم بکنی نگو واقعا هرچی
غم تو دلمه دنیامو بدجوری باختم
بازم خراب شد روسرم هرجوری ساختم
تو هم فکر من نباش دلت نسوزه اصلا
تو که گناهی نداری از این زمونه خستم
وقتی پی خوشیاتی میگه سریع برو خونه
اونم عصبی میشه میگه با دوستات نپر
اصلا تورو میخواد تو فکر دوست داشتن هست
به اونم میگی به ظاهرت انقد گیر نده
یا حرف نمیزنی ازت دلگیر نشه
اصن چی دارم میگم اونکه یادش نمیاد
آخه عشق جدید پیاده دنبالش نمیاد یه پنجره با یه قفس یه حنجره بی هم نفس
آنقدر خوب بود که انگار خواب بود
به خاطرتموم لحظه هایی که منتظرم بودی و من نیومدم...
به خاطرتموم لحظه هایی که منو دیدی و من ندیدمت...
به خاطرتموم لحظه هایی که برام خوب خواستی و من بدکردم...
به خاطرتموم لحظه هایی که
مهربون بودنت،
بزرگ بودنت،
و بخشنده بودنت
زن هــــآ
تـــَــنــــهــآیـیـشــآن را گــِــریـه مـی کـــُــنـنـد
و مــــَـــردهـــآ
گــِــریـه شــآن را تـــَــنــــهـــآیـــی . . .
دَر آغوشَــم میـ ـگیرے
و نـ ـِمیدآنـ ـ ـے
چـ ـ ـہ آرآمشــے בآرَב
ایـ ـטּ آغـــوشـِ خـ ـیالــے